استراتژی باز (Open Strategy) چیست؟
حدود 70-80 سال پیش، هنگامی که علم سازمان و به تبع آن استراتژی رسماً وارد ادبیات آکادمیک شد و سازمانها اقبال زیادی به برنامهریزی استراتژیک داشتند، اعتقاد بر این بود که استراتژی ماهیتی رازگونه دارد. فرد بورچ (Fred Borch) مدیر اجرایی شرکت جنرال الکتریک حدود 50 سال پیش استراتژی شرکت را به تنهایی بدون اعلان به سایر افراد و حتی بدون کمک گرفتن از مشاوران و نزدیکترین همکارانش تعیین میکرد.
در مقابل جیم وایتهرست (Jim Whitehurst) مدیر عامل شرکت نرمافزاری رد هَت (Red Hat) در قرن 21، رویکردی باز اتخاد کرده است. وی استراتژی را از سطوح و بخشهای مختلف سازمان اتخاذ میکند. استراتژی مورد نظر او، استراتژی شفاف و برآمده از مشارکت ذینفعان است. در این حالت تعداد بیشتری درگیر ایجاد استراتژی سازمان میشوند. دنیای دیجیتالی و سهولت شنیدن صدای افراد از شبکههای اجتماعی، بلاگها یا مواردی از این دست، امکانی را فراهم آورده است که استراتژی صرفاً در انحصار مدیران ارشد سازمان نباشد.
به طور کلی میتوان چنین گفت که استراتژی از نیمههای قرن 20 تاکنون سه پارادایم را طی کرده است؛ برنامهریزی استراتژیک (Strategic Planing)، مدیریت استراتژیک (Startegic Management) و استراتژی باز (Open Strategy). چندلر (Chandler) از متفکران اولیه استراتژی، فرآیند ایجاد استراتژی را منحصر در اختیار طبقه نخبه (مدیران ارشد) سازمان میداند و حتی شنیده شدن صدای مدیران میانی را رواج کوتهبینی در سازمان میخواند. اما اکنون چنین برمیآید که استراتژی صرفاً در اختیار مدیران ارشد و صاحبان کسب و کار نیست؛ بلکه ماهیتی بینالاذهانی (Intersubjective) و جمعی (Collective) دارد. مدیران، کارکنان، سهامدارن، تأمینکنندگان و سهامداران نیز هریک به قدر خود در فرآیند ایجاد استراتژی سهمی جدی دارند.
درباره محمد احسان سوری
دانشجوی دکتری مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران؛ فعال در حوزه استارتاپها، استراتژی رفتاری و طراحی سازمانهای نوپا در مراحل مختلف چرخه عمر. دارای سابقه فعالیت در حوزه آموزش و ساختمان.
نوشته های بیشتر از محمد احسان سوری
پاسخی بگذارید