سازمان باز (Open Organization)؛ اهمیت و مزایا
در مقاله قبلی به اختصار به استراتژی باز پرداختیم. در این مقاله قصد داریم به اهمیت و مزایای باز بودن یا Openness در سازمان بپردازیم.
در میان قابلیتهای سازمانی که نقشی مهم و کلیدی در موفقیت آن سازمان ایفا میکنند، آنهایی که قابل مدیریت شدن نیستند، مهمترین قابلیتها هستند. به عبارت دیگر، منشأ خلاقیت و چابکی در سازمان همین قابلیتهایی هستند که تحت مدیریت رهبران سازمان نیستند. رویکرد باز در سازمان این امکان را فراهم میکند تا قابلیتهای سازمانی به بهترین نحو از رقبا متمایز شوند. ضمن آنکه اعضای سازمان نیز در محیطی اخلاقی و رضایتبخش با حس مثبت فعالیت میکنند. در این سازمان؛
- تأثیرگذاری ناشی از ارزش ایجاد شده است نه جایگاه و عنوان فرد در سازمان؛
- کمک و همکاری (contribution) اهمیت بیشتری نسبت به اختیار و قدرت فرد دارد؛
- افراد برای ایجاد تغییر مثبت رقابت میکنند نه صعود از قلههای مرتفع سلسله مراتب سازمانی؛
- مجازات و پاداش توسط خود اعضا تعیین میشود نه مدیران و رؤسا؛
- به طور کلی رییسی وجود ندارد؛ فردی با احراز مدیریت برتری خاصی بر دیگری نمییابد؛
- هر ایدهای فارغ از اینکه از سوی چه کسی ارائه شده با سایر ایدهها از نظر بررسی برابری میکند؛
- ارتباطات افقی اهمیت بیشتری نسبت به ارتباطات عمودی دارند؛
- تدوین استراتژی و تصمیمگیری به صورت پویا و با مشارکت کل اعضا انجام میشود؛
- مرزهای سازمان صلب نیست بلکه متخلخل و پویا است؛
- هرکسی در سازمان خود را صاحب آن کسب و کار میداند؛
- «چرا» از «چه» اهمیت بیشتری دارد؛
- هماهنگی از طریق همکاری اتفاق میافتد نه تمرکز؛
- انجمنها و جوامع درون سازمانی عناصر اصلی سازماناند.
اینک یکی از بزرگترین مشکل سازمانها در سراسر جهان سرعت پایین حرکت به جلو و اصطلاحاً چابک نبودن در محیط رقابتی است. برنامهریزی مرکزی توسط تیم مدیران ارشد اولاً با توجه به آنکه بایستی تویط گروهی دیگر اجرایی شود، زمانبر است. درنتیجه شکاف بین استراتژی-اجرا بزرگتر میشود. ثانیاً همسویی اذهان مدیریان با اعضا چالشهایی را به همراه دارد. زیرا در برنامهریزی مرکزی اذهان مدیران و اعضا لزوماً همراه نیست. این موارد باعث میشوند سازمانها نسبت به فرصتهای اطراف خود نیز به کندی پاسخ دهند.
بارها خواندهایم و شنیدهایم که تمایز، صرفه به مقیاس و مواردی از این دست، ایجاد مزیت رقابتی میکند و شرکت از این طریق عملکرد موفقی خواهد داشت. در حالی که امروزه ساطمان به صرف اکتفا به این موارد به عملکرد برتر و جایگاه برتر رقابتی دست پیدا نمیکند. سازمانها نیازمند جذب حداکثری مشارکت بیرونی و درونی هستند. شفافیت اطلاعات و جذب مشارکت اعضای بیرونی و درونی است که سازمان را به سوی جایگاه برتر حرکت میدهد. نمونههای روبهرشدی از این شرکتها با سیستم باز وجود دارد که جایگاه خوبی در بازار کسب کردهاند. کارمندان در این سازمانها نیز متعهدانه مشارکت در تصمیمگیری و اجرای استراتژی دارند.
در ادامه سلسله مقالات آکادمی واج در مورد سازمان و استراتژی باز، به بسط این مفهوم، چگونگی ایجاد سازمان با این رویکرد و مسائل آن خواهیم پرداخت.
درباره محمد احسان سوری
دانشجوی دکتری مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران؛ فعال در حوزه استارتاپها، استراتژی رفتاری و طراحی سازمانهای نوپا در مراحل مختلف چرخه عمر. دارای سابقه فعالیت در حوزه آموزش و ساختمان.
نوشته های بیشتر از محمد احسان سوری
پاسخی بگذارید